-
خدمت مقدس سربازی در فرماندهی هوایی شهید خضرایی
29 - خردادماه - 1396 01:24
اون روزایی که این وبلاگ رو تازه راه اندازی کرده بودم، یعنی اوایل سال 91 هنوز حتی وارد دانشکده هم نشده بودم. پیش دانشگاهی رو داشتم تموم میکردم و حس غریبی داشتم، حس انتظار برای دنیای ناشناخته دانشگاه. حالا بعد از گذشت 5 سال از اون روزا و تقریبا یک سال از تموم شدن تحصیل من در مقطع کارشناسی، به سراغ یکی دیگه از غول آخرهای...
-
جام تهی
8 - خردادماه - 1396 17:57
من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست، آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش!
-
عشق مهـــربون
10 - آذرماه - 1392 00:54
انگار مُردم،حـــواسم نیست !!!
-
گــل همیشه بهار
26 - مهرماه - 1392 15:13
سـیگاریـــ نــوشـت : شـرمـنـدتـم دخـتـرک،همین!!!
-
د.پ.ر.س
13 - مهرماه - 1392 02:26
به مولا یه جوری دپرسم که انگار هیچی تو زندگیم نداشتم و ندارم............... هیچی کم ندارم،هیچی،جز یکی......... لـــا مــــصــــب مثل یه رویای خیلی شیرین بود که فقط گذشت و حسرتش موند به دلم و سآعــت های عمرم رو تــلـــف کرد./ سـیگاریـــ نــوشـت :غــــــــلــــــــــــــطـــــــــــــ ن.کردم،وقتش بود./
-
sA'aT
3 - مهرماه - 1392 04:59
ســـاعــــت 5 صبح............ حسرت از Ho3ein......... به مولا از 100 به خودم 10ـهم نمیدم................. سـیگاریـــ نــوشـت : هر چی بابا مایس،تولشم تو رفاهه............ سـیگاریـــ نــوشـت 2: خنده ها تو بکن تا بی خبری.................. سـیگاریـــ نــوشـت 3: همه ی خواسته هات واست خیالی شد،چون 3ـجلدت به اسم ایرانی خورد./
-
حــــــــس
27 - شهریورماه - 1392 03:27
تــــنــــهـــا چیزی که در حال حاضر اصلا حسش رو ندارم درسٍ!!!!!!!!!!!! به مولا بگو بیا بریم بانجی جــــامـــپــــیـــنـــگ،همین الان (25 : 3 صبح ) میام بریم.......................... اما درســـــــــــــــــــــ!!!!!!!!!!!!!!! وای.......... سـیگاریـــ نــوشـت 1 : متنفرم از ته دل ، من اول مهر................ سـیگاریـــ...
-
خــــســــتـــــه...........
28 - مردادماه - 1392 01:26
خواستم زندگی کنم،راهم را بستند... خواستـــم ستای ش کنم،گفتند خرافات است... خواستـــــــم عـاشـق شـــوم،گــفــــتـنـد دروغ است... وقتی گریستم،گفتند بهانه است... وقتی خندیدم،گفتند دیوانه است... دنیا را نگه دارید،من خسته ام ......... سـیگاریـــ نــوشـت :مـــــرگــــــــ
-
اگه بری....
8 - تیرماه - 1392 14:45
دم اون پسری گرم که گفت : اگه بمونی،میشی مادر دخترم..................... اگه بری،میشی اسم دخترم................... سـیگاریـــ نــوشـت : سلامتی همه پسرای تک پر،که از خیانت و دورویی بدشون میاد،اما هیچکــــی قدرشون رو نمیدونه.............
-
خدایا منو بکش!!!
17 - خردادماه - 1392 19:44
به دختره میگی برو اون ور حوصلتو ندارم، مثله کــــنـــــه می چسبه بهت......... بهش می گی عزیزم قربونت برم تو تنها دلیله من برای زنده بودنی، تو دلش می گه ''خاک بر سره بدبخته زن ذلیلت کنن'' و بلند میشه میره دنباله یک پسره دیگه.......... نمی گی ، می گه تو اصلا منو دوست نداری و این قصه سره دراز دارد عزیزان...
-
خواب دیده ام..........
6 - خردادماه - 1392 12:18
حال من خوب است!!! اما... تو یکی باور نکن................ + سـیگاریـــ نــوشـت : امتحانات دونه به دونه داره تــــرمال میشه،ایشالله از ترم بعد سـیگاریـــ نــوشـت II : این مدت انقد ســــرفه کردم که احساس میکنم روده بزرگم داره دیگه از حلقم میاد بیرون.............
-
به جای تو.....
20 - اردیبهشتماه - 1392 15:54
جای لبــــــ هایت سیگـــــار می گذارم جای خـــــــودمـــــ سیگــــــار را آتش می زنم
-
دلــــ ــتــــ نـــ گــــیـــــــــ
18 - فروردینماه - 1392 02:26
سـیگاریـــ نــوشـت : کاره خودمــــه......................
-
و ایـــ ـ ـ ـنــ ـ ـ کـــــ عــ ـ ـشـــ ـ ـق
6 - فروردینماه - 1392 16:21
استاد احمد شاملو...
-
بهاریــــــ
1 - فروردینماه - 1392 13:15
نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی باش که بسوزانی بهاری باش که برویانی …
-
سال نو،یعنی سال تو
29 - اسفندماه - 1391 17:01
سال جدید،عید نوروز یا هرچی خودتون اسمش رو میزارین رو بهتون تبریک میگم............ امیدوارم دوره جدیدی رو تو زندگیتون آغاز کنید،بهانه ی خوبیه نه برای خوب شدن بلکه برای بهتر شدن............. با اومدن بهار دلاتون رو هم بهاری کنید،عقاید و افکار کهنه رو دور بریزید و سعی کنید به چیزای والاتر برسید.............. امیدوارم همه...
-
.:ژرفای خیال:.
25 - اسفندماه - 1391 13:23
همه می پرسند : چیست در زمزمه مبهم آب؟ چیست در همهمه دلکش برگ؟ چیست در بازی آن ابر سپید، روی این آبی آرام بلند، که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال؟ چیست در خلوت خاموش کبوترها؟ چیست در کوشش بی حاصل موج؟ چیست در خنده جام؟! که تو چندین ساعت مات به آن مینگری؟! نه به ابر، نه به آب، نه به برگ، نه به این آبی آرام بلند، نه به...
-
خـــودش
18 - اسفندماه - 1391 00:19
بسم الله الرحمن الرحیم وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَکَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا و توکّل کن بر آن زندهای که هرگز نمیمیرد؛ و تسبیح و حمد او را بجا آور؛ و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است! سوره ی فرقان__ آیه 58 سـیگاریـــ نــوشـت : فقط خدا میتونه مشکلات یه...
-
ســـکــــوت
17 - اسفندماه - 1391 23:57
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است از حرکات ناکرده اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های برزبان نیامده در این سکوت حقیقت ما نهفته است حقیقت تو و من مارگوت بیگل(ترجمه آزاد احمد شاملو) سـیگاریـــ نــوشـت : واقعا این شعر زیباست،مخصوصا اگه با صدای خود استاد احمد شاملو که قدرت خاصی داره گوش کنیدش........... واقعا لذت...
-
خونــــــهـــــ
17 - اسفندماه - 1391 14:30
این خونه چه جادوی عجیبی داره؟! اصلا خسته و داغون میرسی و تا در رو وا میکنی و میری تو همه چی از یادت میره.......... خدایا سرپناه هیچ کس رو ازش نگیر..........
-
عــــیـــــبــــی نداره...
15 - اسفندماه - 1391 13:15
.:بغض تو گلومه ، خدا هم پهلومه / به خودش قسم ، بدجوری خستم:. دیــــگــهـــ تـــمــومــــ عیبی نداره،فکر و خیال فایده نداره................ به زودی میشم همون آدم سابق،بعضی چیزا دست ما نیست،نمیشه کاریش کرد،به قولی سرنوشت رو نمیشه از سرنوشت............. آره دادا،اینجوریاس.......................... + سـیگاریـــ نــوشـت 1:...
-
Starting Over
1 - بهمنماه - 1391 23:44
خوشحال میشم دوباره پستامو دنبال کنید................
-
عشق است،اسم تو...
9 - مهرماه - 1391 17:30
اسم تو نجانم داد از دامن تاریکی................ شب عطر گل آوورده،یعنی که تو نزدیکی....................
-
ازم عبور میکنی...
8 - مهرماه - 1391 00:35
به من نگاه کن برو،فاصله باورم بشه................ در انتظار بودنت عذاب آخرم بشه.................... سـیگاریـــ نــوشـت: قبلا هم گفتم،جدا موندن از کسی که دوسش داری،فرقی با مردن نداره..................
-
ها؟!
5 - مهرماه - 1391 13:47
دلم واسه اینجا تنگ شده بود،خیلی زیاد،با اینکه خیلی وقت نیست اینجا رو دارم اما نوشتن توش یه حس خوبی بهم میده................... این چند وقت حالم بد بود،منتظر بودم یه خرده بهتر بشم تا دوباره بیام اینجا،تا دیگه نوشتهام به قول یکی از دوستام سیاه نباشه،الان احساس بهتری دارم،عین آدمای مست شدم،دیگه زیاد به چیزی فکر...
-
امشب
12 - شهریورماه - 1391 23:02
امشب برای خودم لالایی خواهم گفت تا خوابم ببرد. برای آن همه دوست داشتنم. برای آن همه عاشق بودنم. برای آن همه خورد شدن و دم نزدنم. می خوابم تا خوابت را ببینم. تا خواب رقصیدنت را ببینم، تا خواب بوسه زدن بر لبهای گرم تابستانی ات را ببینم. می خوابم تا وقتی بیدار شدم بدانم که هنوز عاشقم و هنوز تو را خواهم دید و خواهم ستود....
-
ربطی نداره............
5 - شهریورماه - 1391 14:42
حتی اگه سم هم از دسته تو بگیرم برام شیرینه......................
-
به قول بچه ها............
14 - مردادماه - 1391 13:09
به قول بچه ها ؛ خدایا این مسیر زندگی ما رو یه بررسی مجدد بفرما.................. به قول بچه ها ؛ آقا ما اصلا اهل زندگی نیستیم،میشه استعفا بدیم؟! به قول بچه ها ؛ ...........جنسمون جور شد،علی علی............. پ.ن:شاید دیگه ننویسم،حسش نیست اصلا....................
-
یه روزی..........
12 - مردادماه - 1391 19:17
یه روزایی بود که مهربون بودم،با هم خوب بودیم،همش با هم بودیم،اما الان چی؟! چی کار کردی آخه؟! منو به چی تبدیل کردی؟! یه مردی که عین سنگ میمونه،زدنه یه لبخنده ساده برای بچه ها واسش یه رویا شده،کسی که همیشه دلقک جمع بود رو تبدیل کردی به آدمی که اگه ده نفر هم تلاش کنن نمیتونن خنده بیارن رو لباش............. به خاطر این...
-
مخدرجات
3 - مردادماه - 1391 14:39
عین مخدر میمونی برام.......... باشی خوبم،نباشی قاطی.....................