دلم واسه اینجا تنگ شده بود،خیلی زیاد،با اینکه خیلی وقت نیست اینجا رو دارم اما نوشتن توش یه حس خوبی بهم میده...................
این چند وقت حالم بد بود،منتظر بودم یه خرده بهتر بشم تا دوباره بیام اینجا،تا دیگه نوشتهام به قول یکی از دوستام سیاه نباشه،الان احساس بهتری دارم،عین آدمای مست شدم،دیگه زیاد به چیزی فکر نمیکنم،خیلی خوبه....................
امیدوارم بهتر بشم...........
تمام شده ام ...
نگران نباش
چشم های ِ وحشی ِ مرا
هیچ نگاه هرزه ای رام نخواهد کرد ...
تو فقط
از مرز چشم های ِ دلم ،
پا بیرون نگذار ...
می دانی
من هنوز هم در پس تمام اتفاق هایی که نیفتاده اند
می شکنم ..
چشم هایت را ببند ..
گوش کن !